روز بیست ویکم : خداشو
دستهبندی نشده
ارسال شده توسط مرتضی محمدی نژاد
۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
348 بازدید
روز گذشته ما درباره متعالی شو باهم صحبت کردیم و امروز قرار است درباره خدا شو باهم صحبت کنیم. قصد دارم صحبت های امروزم را با چند سوال شروع کنم. یک شخصیت معروف و جهانی که معروفیت زیادی دارد و شما او را دوست دارید چه کسی است؟ کمی فکر کنید. او را در ذهنتان بیاورید. فکر کنید قرار است که شما را به عنوان نماینده تام الاختیار خود به کل دنیا معرفی کند. حال شما چه احساسی دارید؟ احساس قدرت میکنید؟ لذت میبرید؟ چه احساسی دارید؟ یا اینکه پدرتان میخواهد شما را به عنوان بزرگ فامیل معرفی کند. چه احساسی به شما دست میدهد؟ حس خوبیست. جالب اینجاست که نماینده تام الاختیار شدن یک چهره جهانی برای ما بسیار خوشایند است، اما فراموش کرده ایم که خدا انسان را اشرف مخلوقات و نماینده تام الاختیار خود در این گیتی قرار داده است. وقتی درمورد خدا سخن میگوییم منظور ما حتما الله، روح القدس، یا اهورا مزدا نیست. منظور ما حتی یک بت پرست هم که نماینده و جانشین بت خودش در این جهان است هم هست. خداوند روح خودش را در انسان دمید تا او خدایی شود. به زبان ساده میگویم: همه ما خدا هستیم. آن خدا میتواند خود شما باشد. چراکه روح خدایی در شما دمیده شده. مثالی را میزنم: وقتی که من مرتضی محمدی نژاد، زمانی که روبروی یک آیینه تمام قد می ایستم چه چیزی را در آینه میبینم؟ مطمئنا خودم را میبینم. نه کمتر نه بیشتر.
همه ما نماد و نمودی از خدا هستیم. همه ما خدا هستیم. تکرار میکنم همه ما نماد و نمودی از خداوند هستیم. بدون شک که اگر آیینه کوچک به اندازه انگشتمان باشیم، تصویری که از خداوند داریم را نمیتوانیم کامل و واضح و شفاف ببینیم. اگر آینه ای به اندازه صورتمان باشیم باز هم نمیتوانیم بگوییم که من خدا هستم. چراکه نمیتوانیم کامل خودمان را در آن ببینیم. تنها زمانی که آیینه تمام قد باشیم میتوانیم بازتابی از خدا باشیم. آن زمان است که کل وجودمان را میبینیم. هرچقدر که آینه صاف و شفاف باشد بهتر میتواند تصویر خدایی را به نمایش بگذارد. همه ما گویی در درون خود یک آینه تمام قد داریم که نماد و نمودی از خداوند است. اما گاه وجود آن را فراموش میکنیم، گاه آن را سیاه و خاک آلود میکنیم و گاه بدون اینکه در آن آینه نگاه کنیم به آن بی توجهی میکنیم، گاه شک میکنیم، گاه بلد نیستیم از آینه استفاده کنیم و گاهی اوقات متاسفانه آن را میشکنیم. انسان تنها موجود در کل عالم است که میتواند فکر کند. قدرت تفکر و تحلیل دارد. برای اینکه خودش را بشناسد، رشد کند و تکامل ابدی پیدا کند. بتواند آنقدر بزرگ و متعالی شود که نمونه و نمادی از خداوند در این کره خاکی باشد. خردورزی، دانایی و درنهایت آگاهی سبب میشود که انسان بتواند دیواره تنگ تفکرات خود را از بین ببرد و بشکند و خدایی شود.
وقتی که انسان خدا شود خوشبخت میشود. آن زمان است که حال خوب را با تمام وجودش درک میکند. آن زمان است که میتواند نگرانی ها و دغدغه ها و تمام افکاری که او را آزار میدهند را زمین بگذارد و بزرگ شود و بدون هیچ محدودیتی به سمت تعالی برود و خود خود خدا بشود. برای خدا شدن نیاز به سالها ریاضت و عبادت و چله نشینی نیست. برای اینکه خدا شویم تنها کافیست که انسان باشیم. برای انسان شدن فقط کافیست که به درون خودمان سفر کنیم. دنیای بیرونی ما تنها با تغییر و تحول درون ما رخ میدهد. تمام رخدادهای کوچک و بی ارزشی که بزرگ و تاریخ ساز شدند از درون آدم ها نشات گرفتند. تمام این رخدادها در ابتدا یک تفکر و ارزش کوچک بودند. رفته رفته این ارزش ها بزرگ شدند و به تغییراتی بزرگ و تاریخ ساز تبدیل شدند و تمام اینها از درون آم ها نشات گرفته است. در درون همه ما گاندی، ارسطو، بوعلی سینا، رازی، نیوتون، انیشتین و همه شخصیت های بزرگ وجود دارند. هر شخصیتی که در فکر ما بگذرد در درون ما نهفته است. فقط برای اینکه به آن ها دست پیدا کنیم باید به درون خودمان قدم بگذاریم. قدم به قدم و پیوسته و آرام به سمت ظهور شخصیتی خاص در درون خودمان پیش برویم. برای رسیدن و خدایی شدن به اندازه همه انسان ها راه وجود دارد. ولی هر انسانی برای سفر به درونش مسیر خاص خودش را دارد. اما شرط رسیدن به درون همه ما تنها یک چیز است، انسان بودن. درست است که ما باید به درون خود سفر کنیم و خدا شویم اما یک شرط دارد و آن انسان شدن است. اینکه چگونه و چقدر؟ تنها کافیست که یکی پس از دیگری قدم بردارید. اگر شما میخواهید که به درون خود سفر کنید ابتدا باید تصویر درستی از خودتان داشته باشید. من تصور میکنم در 20 روز گذشته این سفر را در درون خود آغاز کردیم. تمام تمریناتی که من به شما دادم به شما کمک میکند تا بیشتر فکر کنید. درباره خودتان، کارهایی که در روز انجام میدهید، درباره اهدافتان، درباره افکار محدود کننده تان و خیلی چیزهای دیگر. تمام اینها مسیرهاییست که شما در درون خودتان سفر کنید و من مطئنم در این 20 روز به اندازه کل سال های عمرمان فرصت داشتیم که فکرکنیم و یک سفر مداوم و پیوسته ای به درون خودمان داشته باشیم.
امروز، روز آخر در دوره متفاوط شو است و من مرتضی محمدی نژاد به همه دوستانم این نوید را میدهم که با هرقدمی که در درون خود برمیدارند، خدایی بودن خودشان را حس میکنند و آن زمان است که موفقیت، خوشبختی، سعادت، آرامش و حال خوب را میتوانند درک و احساس کنند. مجددا یادآوری میکنم اگر میخواهید فکر کنید و خلق کنید، اگر میخواهید خدا شوید، اگر میخواهید هرارزش بزرگی که دارید با تفکرات بزرگ خود به آنها دست پیدا کنید تنها یک شرط دارد و آن انسان بودن است. بیایید به هم قول دهیم تا همیشه در تمام تصمیماتمان، تمام افکارمان، تمام برخوردهایمان و در تمام ارتباطاتمان یک شرط برای خود بگذاریم و آن شرط چیزی جز انسان بودن نیست.
همه ما نماد و نمودی از خدا هستیم. همه ما خدا هستیم. تکرار میکنم همه ما نماد و نمودی از خداوند هستیم. بدون شک که اگر آیینه کوچک به اندازه انگشتمان باشیم، تصویری که از خداوند داریم را نمیتوانیم کامل و واضح و شفاف ببینیم. اگر آینه ای به اندازه صورتمان باشیم باز هم نمیتوانیم بگوییم که من خدا هستم. چراکه نمیتوانیم کامل خودمان را در آن ببینیم. تنها زمانی که آیینه تمام قد باشیم میتوانیم بازتابی از خدا باشیم. آن زمان است که کل وجودمان را میبینیم. هرچقدر که آینه صاف و شفاف باشد بهتر میتواند تصویر خدایی را به نمایش بگذارد. همه ما گویی در درون خود یک آینه تمام قد داریم که نماد و نمودی از خداوند است. اما گاه وجود آن را فراموش میکنیم، گاه آن را سیاه و خاک آلود میکنیم و گاه بدون اینکه در آن آینه نگاه کنیم به آن بی توجهی میکنیم، گاه شک میکنیم، گاه بلد نیستیم از آینه استفاده کنیم و گاهی اوقات متاسفانه آن را میشکنیم. انسان تنها موجود در کل عالم است که میتواند فکر کند. قدرت تفکر و تحلیل دارد. برای اینکه خودش را بشناسد، رشد کند و تکامل ابدی پیدا کند. بتواند آنقدر بزرگ و متعالی شود که نمونه و نمادی از خداوند در این کره خاکی باشد. خردورزی، دانایی و درنهایت آگاهی سبب میشود که انسان بتواند دیواره تنگ تفکرات خود را از بین ببرد و بشکند و خدایی شود.
وقتی که انسان خدا شود خوشبخت میشود. آن زمان است که حال خوب را با تمام وجودش درک میکند. آن زمان است که میتواند نگرانی ها و دغدغه ها و تمام افکاری که او را آزار میدهند را زمین بگذارد و بزرگ شود و بدون هیچ محدودیتی به سمت تعالی برود و خود خود خدا بشود. برای خدا شدن نیاز به سالها ریاضت و عبادت و چله نشینی نیست. برای اینکه خدا شویم تنها کافیست که انسان باشیم. برای انسان شدن فقط کافیست که به درون خودمان سفر کنیم. دنیای بیرونی ما تنها با تغییر و تحول درون ما رخ میدهد. تمام رخدادهای کوچک و بی ارزشی که بزرگ و تاریخ ساز شدند از درون آدم ها نشات گرفتند. تمام این رخدادها در ابتدا یک تفکر و ارزش کوچک بودند. رفته رفته این ارزش ها بزرگ شدند و به تغییراتی بزرگ و تاریخ ساز تبدیل شدند و تمام اینها از درون آم ها نشات گرفته است. در درون همه ما گاندی، ارسطو، بوعلی سینا، رازی، نیوتون، انیشتین و همه شخصیت های بزرگ وجود دارند. هر شخصیتی که در فکر ما بگذرد در درون ما نهفته است. فقط برای اینکه به آن ها دست پیدا کنیم باید به درون خودمان قدم بگذاریم. قدم به قدم و پیوسته و آرام به سمت ظهور شخصیتی خاص در درون خودمان پیش برویم. برای رسیدن و خدایی شدن به اندازه همه انسان ها راه وجود دارد. ولی هر انسانی برای سفر به درونش مسیر خاص خودش را دارد. اما شرط رسیدن به درون همه ما تنها یک چیز است، انسان بودن. درست است که ما باید به درون خود سفر کنیم و خدا شویم اما یک شرط دارد و آن انسان شدن است. اینکه چگونه و چقدر؟ تنها کافیست که یکی پس از دیگری قدم بردارید. اگر شما میخواهید که به درون خود سفر کنید ابتدا باید تصویر درستی از خودتان داشته باشید. من تصور میکنم در 20 روز گذشته این سفر را در درون خود آغاز کردیم. تمام تمریناتی که من به شما دادم به شما کمک میکند تا بیشتر فکر کنید. درباره خودتان، کارهایی که در روز انجام میدهید، درباره اهدافتان، درباره افکار محدود کننده تان و خیلی چیزهای دیگر. تمام اینها مسیرهاییست که شما در درون خودتان سفر کنید و من مطئنم در این 20 روز به اندازه کل سال های عمرمان فرصت داشتیم که فکرکنیم و یک سفر مداوم و پیوسته ای به درون خودمان داشته باشیم.
امروز، روز آخر در دوره متفاوط شو است و من مرتضی محمدی نژاد به همه دوستانم این نوید را میدهم که با هرقدمی که در درون خود برمیدارند، خدایی بودن خودشان را حس میکنند و آن زمان است که موفقیت، خوشبختی، سعادت، آرامش و حال خوب را میتوانند درک و احساس کنند. مجددا یادآوری میکنم اگر میخواهید فکر کنید و خلق کنید، اگر میخواهید خدا شوید، اگر میخواهید هرارزش بزرگی که دارید با تفکرات بزرگ خود به آنها دست پیدا کنید تنها یک شرط دارد و آن انسان بودن است. بیایید به هم قول دهیم تا همیشه در تمام تصمیماتمان، تمام افکارمان، تمام برخوردهایمان و در تمام ارتباطاتمان یک شرط برای خود بگذاریم و آن شرط چیزی جز انسان بودن نیست.
مرتضی محمدی نژاد
مرتضی محمدی نژاد در سال 1381 با تأسیس مجموعههای نسیمگستر و پیشتازان موفقیت، فعالیت خویش را در عرصه کارآفرینی آغاز نمود. اکنون وی مالک چندین برند برتر کشوری میباشد. از جمله آن ها میتوان به شرکت ها و مجموعههای آرمیتا، تیسا، آکو و ونوس نام برد.
سایر نوشته های مرتضی محمدی نژاد