موضوع امروز ما یک موضوع تکراری اما بسیار جذاب و کاربردی است. چرا میگوییم تکراری؟ چون شما زیاد این موضوع را از من شنیده اید. اما از شما میخواهم باز هم آن را یاد بگیرید تا اصل موضوع را متوجه شوید. امروز قرار است درباره “حال” باهم صحبت کنیم. اما کدام حال؟ زمان حال؟ یا حال دل؟ این سوالی است که چند سال پیش از یکی از اساتید ادبیات پرسیدم. و ایشان با لبخندی جواب دادند: در ریشه زبان فارسی، حال دل همان زمان حال است. یعنی وقتی میپرسند حالت چطور است یعنی زمان حالتان، اکنونتان چطور است؟ استاد من همچنین به ایرانیان باستان اشاره کردند. که مردمانی باهوش و تاثیرگذار بودند و دعای سال نو را با این جمله تکرار میکنند و میگویند خداوندا حال من را به بهترین حال تبدیل کن. من معتقدم این حال که در دعای تحویل سال از آن یاد میشود هم زمان حال را شامل میشود و هم حال دلمان. زیرا وضعیت درونی ماست که حال ما را تعیین میکند. اگر در درون حالمان خوب نباشد، زمان حالمان را از دست خواهیم داد. پس بیایید در حال و در لحظه زندگی کنیم. زندگی کردن در لحظه باعث میشود که ما خوشبختی را حس کنیم. در زمان حال زندگی کردن شعار نیست. شرکت معظم پپسی میگوید در لحظه زندگی کن. اگر خواسته باشیم از این جمله برای یک برند ایراد بگیریم، میتوان گفت که این جمله ایراد دارد. چون غیرواقعیست. چون ما 3 زمان داریم: گذشته، حال و آینده. گذشته که تمام شده است. آینده هم هنوز نرسیده است. پس ما اکنون زمانی جز زمان حال نداریم. همان زمانی که الان در آن جاری هستیم. اگر میخواهید آینده خاصی داشته باشید و به سراغ تغییرات خوبی در آینده بروید باید ذهنتان در حال خوب باشد. من تصور میکنم که زمان گذشته و زمان آینده ای وجود ندارد. اصل فقط اکنون است. زمان حال است. شاید با خود ترسیمی، خودپایشی، ارزش گذاری ها، به وجود آوردن چرایی ها در زندگیمان، تدوین کردن رسالتها، تغییر سبک زندگیمان و تدوین قوانین بتوانیم بازنگری محسوسی در زندگیمان داشته باشیم. اما زندگی ما جایی تغییر خواهد کرد که از زمان حال لذت ببریم. همه مسائلی که در روزهای گذشته باهم صحبت کردیم مانند پلکانی است که شما برای متعالی شدن باید از آنها عبور کنید. تمام آنها طول مسیر شما هستند. بعد از انجام تمام مباحثی که در روزهای پیش مطرح شد، حالا باید یاد بگیرید که در زمان حال زندگی کنید.
من قانونی دارم و آن قانون این است: هروقت در حال خوردن غذایی هستم، آن غذا برای من بهترین و خوشمزه ترین غذای دنیاست. هرمحیطی که من میروم بهترین نقطه در جهان است. چرا که اگر از حال مان لذت نبریم، آینده مان را از دست داده ایم چراکه اینها بهم متصل است. رازی اینجا وجود دارد. مثال میزنم. اگر دوچرخه ای دارید اما بخاطر آن از خداوند سپاسگذار نیستید شما یک بازنده اید. چون اگر موتور سیکلت هم داشته باشید بازهم لذت نمیبرید. اگر موتورسیکلت داشته باشید اما خداوند را شاکر نباشید و خودتان را تشویق نکنید باز هم اگر ماشین بخرید باز خوشحال نیستید. و این داستان هم چنان ادامه دارد. به همین دلیل است که بعد از سالها که ماشین مدل بالای روز را میخریم باز حالمان خوب نیست و به آرامش نمیرسیم. کسانی که روال خودسازی را درست انجام نمیدهند در جایی به تله می افتند. پس اگر لامبورگینی هم بخرید بازهم میگویید کاش میتوانستم هلیکوپتر بخرم و باز حتی اگر هلیکوپتر میخریدید باز جت هم وجود دارد که شما آن را ندارید و بعد از آن به فکر این می افتید که جزیره اختصاصی ندارید. متوجه شدید چرا حالمان خوب نیست؟ چون از آن چیزی که داریم لذت نمیبریم. وقتی که در فیلم گنج قارون نشان میدهد که با دیزی و گوشت کوبیده و پیاز افرادی دارند لذت میبرند اما شخصی با ثروت فراوان آن لذت را نمیبرد به این دلیل است که این لذت بخاطر حجم و مقدار پول نیست. بخاطر این است که از آن چیزی که داریم لذت نمیبریم. هم آن فقیر ناراضی است هم آن ثروتمند. خیلی ها معنا و مفهوم خیلی چیزها را درک نمیکنند. شما به عنوان یک انسان شریف، یک انسان تاثیرگذار، یک انسان متفاوت بدانید که باید از لحظه لحظه زندگیتان لذت ببرید. برخی افرادی که از لحظه حالشان لذت نمیبرند به دلیل است که منتظر روزی هستند که شاید اصلا آن روز نیاید. چه تضمینی است که غروب امروز را ببینیم؟ پس باید از همین لحظه لذت ببریم. اصلا شما در کسب و کار خودتان بهترین. چه تضمینی وجود دارد که فردا جنگ درنگیرد و کشور دچار آشوب نشود؟ پس از الانتان لذت ببرید. اگر هیچ اتفاقی هم نیفتد اگر شما نتوانید که الان از لحظاتتان لذت ببرید فردا هم نمیتوانید. پس خواهش میکنم در همین لحظه خدا را شکر کنید. خدا را شکر کنید که در همین لحظه در حال خواندن این متن هستید. این یعنی شما قدرت بینایی دارید، موبایل دارید، اینترنت دارید. یعنی یک نفر دلسوز دارید که بخواهد این اطلاعات را به شما بدهد. پس همین الان بخاطر تمام این داشته ها خدا را شکر کنید. کسب و کار الانتان برایند تلاش 5 سال گذشته شماست. پس اگر در 5 سال گذشته از تک تک لحظاتتان لذت نبرده اید باخته اید. به همین سادگی. چون 5 سال طول میکشد تا جبران کنید. از شما خواهش میکنم الکی شکرگذار نباشید. بخاطر چیزی که ندارید شکرگذاری نکنید. اصلا دلیلی ندارد اگر کسب و کارتان دچار مشکل است خوشحال باشید. اما میخواهم چشمتان را روی خوبی ها باز کنید و خوبی ها را ببینید. من اخیرا در یک مهمانی بودم و شخصی به من گفت آقای محمدی نژاد شما زیادی خوشبین هستید. به او گفتم این قانون من است. من خوبی ها را میبینم. من مهربانی ها را میبینم. ممکن است که یک سری واقعیت ها و دردهای جامعه را نیز ببینم. اما روی آنها تمرکز نمیکنم. چراکه اگر این ها را نیز مبینم به این دلیل است که بتوانم مهربانی و خوبی را بهتر ببینم. چون تا درد نباشد، تسکین را درک نمیکنیم. اگر خشم و عصبانیت نباشد، مهربانی را نمیبینیم. پس اگر من آن زشتی ها را میبینم به این دلیل است که بتوانم خوبی ها را ببینم. فکر کنید و کنکاش کنید. حتی اگر در اوج ورشکستگی و درماندگی هستید، به رحمت های اطرافتان نگاه کنید و شکرگذار باشید. حداقل زنده هستید و میتوانید آن شکست ها را جبران کنید. دارای همسر و خانواده و دوست هستید. بخاطر همین ها خدا را شکرگذار باشید. کسب و کارتان روبراه نیست؟ در اوج رکود هستیم؟ در مشکلات اقتصادی هستیم؟ من نمیگویم اینها را نادیده بگیریم. اما اینها نمیتواند حالتان را خوب کند. زاویه دیدتان را عوض کنید. طوری نگاه کنید که خوبی ها و مهربانی ها و داشته هایتان را ببینید. بیایید در کنار هم با چشمی باز زیبایی ها، مهربانی ها و حسن ها را ببینیم. از زمان حیات تاکنون و تا زمانی که حیات ادامه دارد معضلات و مشکلات و نامردی ها و نارفیقی ها بوده و هست. روی آن ها تمرکز و توجه نکنید. تمرکزتان را روی خوبی ها بگذارید و در لحظه زندگی کنید. در لحظه زندگی کردن یعنی حتی اگر شما تخم مرغ هم میخورید بگویید من بهترین تخم مرغ دنیا را دارم. در این صورت حال شما خوب است. تلاش و همت و اندیشه ورزی ای که امروز دارید آینده شما را میسازد.