روز دوم : دوست داشتن خود
دستهبندی نشده
ارسال شده توسط مرتضی محمدی نژاد
۱۴۰۰-۰۲-۰۵
305 بازدید
دوست من سلام.
خیلی خوشحالم که دومین روز از سفر چالش برانگیز 21 روز برای متفاوط شدن در خدمت شما هستم. امروز قرار است درباره دوست داشتن خود و مسولیت پذیری باهم صحبت کنیم.
یک نویسنده معروف انگلیسی میگوید که در جوانی میخواستم دنیا را تغییر دهم. مدتی گذشت و نتوانستم. با خود گفتم دنیا که نشد حالا میخواهم کشورم را تغییر دهم. بعد از گذراندن یک مدت زمانی متوجه شد که تغییر کشور هم کار سختی است. کم کم به تغییر استان محل سکونتش قانع شد و بعد به تغییر شهرش و بعد خانواده اش. اما متوجه شد که اینکار امکانپذیر نیست. در روزهای آخر عمرش به رازی دست یافت. او فهمید برای اینکه بتواند همه این موارد را تغییر دهد باید تغییر را از خودش شروع میکرد.
نظر من این است ما برای اینکه بتوانیم بهترین حال را تجربه کنیم بهترین کار سازگاریست. بهترین کار این است که با توجه به قوانین کشورمان، با توجه به منابعمان و با توجه به شرایطی که داریم زندگی میکنیم خودمان را سازگار کنیم. در هر مرحله و سطحی از زندگیمان هستیم چقدر خوب است که خودمان را با شرایطمان سازگار کنیم. به بالا دستی هایمان نگاه نکنیم و دست روی دست نگذاریم و نگوییم که نمیتوانیم به آنجا برسیم. یا اینکه اگر شرایط مساعدی نداریم به پایین دستی هایمان نگاه کنیم و بگوییم ما خیلی جلو هستیم، در هر دو صورت ما اشتباه کرده ایم. ما باید به شرایطمان توجه کنیم و همواره یک اصل را مد نظر داشته باشیم و آن اینکه من باید هرروزم بهتر از روز قبل شود. من باید هرروز هرهفته و هرماه کاری کنم که شرایطم از گذشته بهتر باشد. در این صورت است که ما در ابتدا خودمان تغییر میکنیم و رفته به رفته میتوانیم دنیای خودمان را تغییر دهیم.
من اعتقاد دارم اگر میخواهیم تغییری ایجاد کنیم و خودمان را با تمام محیط ها سازگار کنیم و آینده مان را تغییر دهیم بهترین کار این است که از خود خود خودمان شروع کنیم. اول ما باید خودمان را دوست داشته باشیم. چراکه به اعتقاد قلبی من سرچشمه همه عشق و دوستی ای که ما داریم از عشق خودمان و از دوست داشتن خودمان سرچشمه میگیرد. از کوزه همان برون تراود که در اوست. اگر کوزه وجود ما پر از احساس های ما باشد بقیه هم از بیرون همین چیزها را از ما میبینند. اگر درون ما پر از دوست داشتن و عشق و صمیمت و احساسات خوب باشد دیگران هم همین چیزها را از شما میبینند. اعتقاد من این است که اگر شما کسی را دوست داشته باشید و عاشق او باشید هرگز برای او بد نمیخواهید. نمیخواهید که اتفاق بدی برای او بیفتد. پس ما باید خودمان را دوست داشته باشیم و هرموقع که خودمان را دوست داشته باشیم آن زمان است که هیچگاه فکر بد، تصمیم بد، رفتار بد و انتخاب بدی برای خودمان نداریم. خودمان را همینطور که هستیم بپذیریم و دوست داشته باشیم. مهم نیست چاق هستیم یا لاغر، مهم نیست قدکوتاهیم یا قدبلند، مهم نیست اصلا مهم نیست. مهم این است که ما خودمان را دوست داشته باشیم. عاشق خودمان باشیم و به خودمان احترام بگذاریم. دوست داشتنی که ما از آن سخن میگوییم به معنای کبر و غرور و تکبر و خودخواهی نیست. سرچشمه دوست داشتنی که ما از آن حرف میزنیم از خوبی و مهربانی و نیکی به خودمان است. مهربانی و نیکی به خودمان و دوست داشتن خودمان مهمترین فاکتور است. یکی از بزرگترین خصلت های انسان های موفق و تاثیر گذار مسولیت پذیری است. بزرگترین مسولیتی که شما دارید حفاظت از خودتان است. حفاظت از جسمتان، حفاظت از روحتان، حفاظت از احساستان و حفاظت از خود خود خودتان است. چراکه اگر جسمتان را محترم نشمارید و آن را دوست نداشته باشید این جسمتان است که باید قلب و احساس و روح شما را نگه دارد. پس در ابتدا باید با ورزش کردن، با توجه به رژیم غذایی، با توجه به قوانین و اصول تغذیه راه صحیحی را در بحث سلامت جسم پیش بگیریم تا همیشه سلامت باشیم. در احساسات هم همینگونه است. شما همواره باید به نکته توجه داشته باشید که قبل از اینکه نسبت به هرکس یا هرچیزی مسولیت داشته باشید باید نسبت به خودتان مسولیت داشته باشید و خودتان را دوست داشته باشید. چراکه شما اگر خودتان خوب باشید تمام افکار و احساسات و تصمیماتتان درست خواهد بود. پس فراموش نکنید در ورودی حال خوب همان عشق و محبت و دوستی خودتان است. برای اینکه این دوست داشتن و محبت در وجودتان نهادینه شود باید در دفترچه تان 21 بار بنویسید من خودم را دوست دارم. و 21 بار بنویسید من دوست داشتنی هستم. دلیل اینکه میگوییم بنویسید من خودم را دوست دارم این است که اگر خودتان را دوست داشته باشید دیگر نیازی به تایید دیگران …
خیلی خوشحالم که دومین روز از سفر چالش برانگیز 21 روز برای متفاوط شدن در خدمت شما هستم. امروز قرار است درباره دوست داشتن خود و مسولیت پذیری باهم صحبت کنیم.
یک نویسنده معروف انگلیسی میگوید که در جوانی میخواستم دنیا را تغییر دهم. مدتی گذشت و نتوانستم. با خود گفتم دنیا که نشد حالا میخواهم کشورم را تغییر دهم. بعد از گذراندن یک مدت زمانی متوجه شد که تغییر کشور هم کار سختی است. کم کم به تغییر استان محل سکونتش قانع شد و بعد به تغییر شهرش و بعد خانواده اش. اما متوجه شد که اینکار امکانپذیر نیست. در روزهای آخر عمرش به رازی دست یافت. او فهمید برای اینکه بتواند همه این موارد را تغییر دهد باید تغییر را از خودش شروع میکرد.
نظر من این است ما برای اینکه بتوانیم بهترین حال را تجربه کنیم بهترین کار سازگاریست. بهترین کار این است که با توجه به قوانین کشورمان، با توجه به منابعمان و با توجه به شرایطی که داریم زندگی میکنیم خودمان را سازگار کنیم. در هر مرحله و سطحی از زندگیمان هستیم چقدر خوب است که خودمان را با شرایطمان سازگار کنیم. به بالا دستی هایمان نگاه نکنیم و دست روی دست نگذاریم و نگوییم که نمیتوانیم به آنجا برسیم. یا اینکه اگر شرایط مساعدی نداریم به پایین دستی هایمان نگاه کنیم و بگوییم ما خیلی جلو هستیم، در هر دو صورت ما اشتباه کرده ایم. ما باید به شرایطمان توجه کنیم و همواره یک اصل را مد نظر داشته باشیم و آن اینکه من باید هرروزم بهتر از روز قبل شود. من باید هرروز هرهفته و هرماه کاری کنم که شرایطم از گذشته بهتر باشد. در این صورت است که ما در ابتدا خودمان تغییر میکنیم و رفته به رفته میتوانیم دنیای خودمان را تغییر دهیم.
من اعتقاد دارم اگر میخواهیم تغییری ایجاد کنیم و خودمان را با تمام محیط ها سازگار کنیم و آینده مان را تغییر دهیم بهترین کار این است که از خود خود خودمان شروع کنیم. اول ما باید خودمان را دوست داشته باشیم. چراکه به اعتقاد قلبی من سرچشمه همه عشق و دوستی ای که ما داریم از عشق خودمان و از دوست داشتن خودمان سرچشمه میگیرد. از کوزه همان برون تراود که در اوست. اگر کوزه وجود ما پر از احساس های ما باشد بقیه هم از بیرون همین چیزها را از ما میبینند. اگر درون ما پر از دوست داشتن و عشق و صمیمت و احساسات خوب باشد دیگران هم همین چیزها را از شما میبینند. اعتقاد من این است که اگر شما کسی را دوست داشته باشید و عاشق او باشید هرگز برای او بد نمیخواهید. نمیخواهید که اتفاق بدی برای او بیفتد. پس ما باید خودمان را دوست داشته باشیم و هرموقع که خودمان را دوست داشته باشیم آن زمان است که هیچگاه فکر بد، تصمیم بد، رفتار بد و انتخاب بدی برای خودمان نداریم. خودمان را همینطور که هستیم بپذیریم و دوست داشته باشیم. مهم نیست چاق هستیم یا لاغر، مهم نیست قدکوتاهیم یا قدبلند، مهم نیست اصلا مهم نیست. مهم این است که ما خودمان را دوست داشته باشیم. عاشق خودمان باشیم و به خودمان احترام بگذاریم. دوست داشتنی که ما از آن سخن میگوییم به معنای کبر و غرور و تکبر و خودخواهی نیست. سرچشمه دوست داشتنی که ما از آن حرف میزنیم از خوبی و مهربانی و نیکی به خودمان است. مهربانی و نیکی به خودمان و دوست داشتن خودمان مهمترین فاکتور است. یکی از بزرگترین خصلت های انسان های موفق و تاثیر گذار مسولیت پذیری است. بزرگترین مسولیتی که شما دارید حفاظت از خودتان است. حفاظت از جسمتان، حفاظت از روحتان، حفاظت از احساستان و حفاظت از خود خود خودتان است. چراکه اگر جسمتان را محترم نشمارید و آن را دوست نداشته باشید این جسمتان است که باید قلب و احساس و روح شما را نگه دارد. پس در ابتدا باید با ورزش کردن، با توجه به رژیم غذایی، با توجه به قوانین و اصول تغذیه راه صحیحی را در بحث سلامت جسم پیش بگیریم تا همیشه سلامت باشیم. در احساسات هم همینگونه است. شما همواره باید به نکته توجه داشته باشید که قبل از اینکه نسبت به هرکس یا هرچیزی مسولیت داشته باشید باید نسبت به خودتان مسولیت داشته باشید و خودتان را دوست داشته باشید. چراکه شما اگر خودتان خوب باشید تمام افکار و احساسات و تصمیماتتان درست خواهد بود. پس فراموش نکنید در ورودی حال خوب همان عشق و محبت و دوستی خودتان است. برای اینکه این دوست داشتن و محبت در وجودتان نهادینه شود باید در دفترچه تان 21 بار بنویسید من خودم را دوست دارم. و 21 بار بنویسید من دوست داشتنی هستم. دلیل اینکه میگوییم بنویسید من خودم را دوست دارم این است که اگر خودتان را دوست داشته باشید دیگر نیازی به تایید دیگران …
مرتضی محمدی نژاد
مرتضی محمدی نژاد در سال 1381 با تأسیس مجموعههای نسیمگستر و پیشتازان موفقیت، فعالیت خویش را در عرصه کارآفرینی آغاز نمود. اکنون وی مالک چندین برند برتر کشوری میباشد. از جمله آن ها میتوان به شرکت ها و مجموعههای آرمیتا، تیسا، آکو و ونوس نام برد.
سایر نوشته های مرتضی محمدی نژادمطالب زیر را از دست ندهید
قدرت مذاکره
5 اصل پایه و اساس یک مذاکره موفق
متن کامل طرح صیانت از فضای مجازی
متن کامل طرح صیانت از فضای مجازی پیش نویس اصلاح...